پسر جوجه خور من
جمعه ظهر خاله ها مهمونه ما بودن بعد از اون ما رفتیم خونه مامانی خاله ها و مادر جون هم اومدن و رفتیم بالا پشت بام خونه مامی و جوجه درست کردیمو قلیون کشیدیم و دور هم خوش گذروندیم. وقتی داشتیم شام می خوردیم یکهو پریدی استخون جوجه رو برداشتی کردی دهنت همه اونجا ذوق زدن و قربون صدقت می رفتن ای پسر شکمووووووووووو ...
نویسنده :
مامان منیره
12:11