پشه زدگی
پسرعزیزم معذرت می خوام که این اتفاق برات افتاده هروقت نگات میکنم اعصابم به هم میریزه که چرا حماقت کردم و پنجره رو باز گذاشتم.
اخه با باز گذاشتن پنجره پشه های بی ادب اومدن و تورو زدن.
الان که برات مینویسم خوابیدی ولی از سر شب خیلی بی قراری کردی فکر کنم به خاطر این جای پشه هاست بابا جون رفت برات از داروخونه پماد گرفت خدا کنه با این پماده زود خوب بشن بعد از اون هم بابا جون دید خیلی بی قراری میکنی بردت حمام با هم اب تنی کردی کلی خوش گذروندی بلا اخه صدای خندهات تا بیرون میومد قربون خندهای نازتتتتتتتتت
بعد تا اوردم بیرون لباس تنت کردم شیر خوردی خوابیدی .
عزیزم معذرت می خوام زود خوب شو بوس
.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی